
براى بشریّت هیچ چیز گرانتر و مشئوم تر از جدایى دین و دانش نیست. این جدایى، تعادل اجتماع بشرى را از بین مى برد. هم دنیاى قدیم و هم دنیاى جدید، گاه دچار بى تعادلى شده و تعادل خود را از دست داده است. زمانى مردم گرایش هاى دینى خود را جدا از علم جستجو مى کردند. این، بیمارى عمده دنیاى قدیم بود، همچنان که بیمارى عمده دنیاى جدید این است که عدّه اى در جستجوى علم منهاى دین هستند.
اکثر انحرافات و بدبختی هایى که بشر امروز را تهدید مى کند ناشى از این است که علم را جدا از ایمان مى خواهد. هماى سعادت آن روز بر سر بشر سایه خواهد گسترد که وى عمیقاً پى ببرد که به این هر دو اصل مقدّس نیازمند است، بداند که مرغى است که به دو بال نیاز دارد، بالى از دانش و بالى از ایمان. (مجموعه آثار: 3 / 312).