
بخشی از مقدمه کتاب دستور العمل سیر شهر اصفهان ….
آدمی در حسرت میماند که این مطالب، تقریباً همزمان با حضور شاردن در اصفهان و نگارش سفرنامه او، نوشته شده است، با این تفاوت که نگاه شاردن، یک نگاه رئالیستی و واقعی در گزارش واقعیتهای موجود در شهر اصفهان است، اما این اثر، یک متن ادبی است که به رغم آن که یک سر آن ریشه در واقعیات موجود در شهر از قبیل معرفی دکانها، و برخی از مغازههای معروف دارد، مع الاسف نویسنده صرفاً به یک اسم بسنده کرده و به سراغ عبارتپردازیها و بهرهوری از ظرایف ادبی، تشبیهات و استعارات، آن هم در همان چارچوب عاشقانه پرداخته است. راستی چه میشد اگر وحید قزوینی هم مثل شاردن، به بیان واقعیات شهر، اقتصاد آن، آماری از مشاغل مختلف، و کوچه پس کوچههای این شهر میپرداخت و برای ما منبعی باارزش و دست اول از اصفهان باقی میگذاشت?
و اما ادبیات «تعریف اصفهان»:
نگارش این قبیل وصف نامههای شهری در دوره صفوی بیسابقه نیست و از این دست، آثاری درباره قزوین، اصفهان و به ویژه کشمیر و مخصوصاً از شماری از بناهای تاریخی و باغها، توسط ادیبان ایرانی عصر صفوی نوشته شده است.
نمونهای از این دست، رسالهای با عنوان «تعریف اصفهان» در کتابخانه مجلس، در مجموعه شماره 14215، فریم 199 با آغاز: «چه گویم از صفای صفهان…». این بند را شامل دو صفحه در پایان همین رساله خواهیم آورد.
نمونه دیگر با عنوان «باغ و بهار» از ظهیرالدین تفرشی درباره عباس آباد اصفهان است که به شماره 3599 در کتابخانه مجلس موجود است.
نمونه دیگر رساله «تعریف اصفهان» از ملااعجاز هراتی است که در نسخه 3034 کتابخانه دانشگاه آمده و در مجله وحید (سال 7، 1349ش، ش 11، 1137 ـ 1338) گزارشی از آن منتشر شده است.
آقابزرگ ذیل دیوان نجیب هم نوشته است که نسخهای از آن در مکتب سلطان عثمان سوم (فهرست همان، ص 323) هست که شامل یک مثنوی بر وزن شاهنامه با نام «گلدسته» است و نجیب آن را به امر شاه سلطان حسین سروده، و شامل وقایع آن دوره است. در ضمن آن «وصف اصفهان» هم آمده و از زاینده رود و ساقی نامه و مطالب دیگر یاد شده و نسخه جمعاً 74 برگ است. (ذریعه: جلد نهم، قسمت چهارم، ص 1177).
«منظومه اصفهانیه» از محمد اکبر دولت آبادی اصفهانی نمونهای دیگر است (دانشگاه: 9/1113). «وصف اصفهان» اثر نصیرانی همدانی هم در فهرست دانشگاه: 9/1212 ش نسخه 2464 بند 79 معرفی شده است (فهرستواره، 1/260).
دو نمونه با عنوان «تعریف کشمیر» را هم میتوان در مجمع الافکار (نسخه 14209 مجلس) از محمد حکیم هندی مشاهده کرد.